جستجو
-
۱تصویر
نامه به نزهت الدوله
نویسنده در پاسخ به شکایت خانم از ندادن کاغذ نوشته که او از مرند به ملک زاده کاغذ فرستاده ولی گویا به دلایلی که نوشته کاغذ به دست خانم داده نشده و حالا دوباره همان را فرستاده است. درباره اختلاف میان مهدیخان مباشر قریه قراجه و رعایای کشک سرای بر سر اراضی و تعیین حدود و دستور نصب علائم و قریه جامه بزرگی توضیحاتی داده است و در خصوص غله کشک سرای نیز نوشته که در عریضه سابق توضیح داده است.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
نامه منتصر لشکر خطاب به نور چشم مکرم مهربان عمید لشکر [میرزا ابو تراب]، شامل ابراز تشکر به نامه تسلیت مخاطب و کنایه به گله گزاری او و ذکر صحبتهای منتقدین مرحومه کلثوم ننه، شکایت از مخاطب که هنوز بعد از بیست و پنج سال او را نمیشناسد و ملاحظه عصبانیت او را نمیکند و از الفاظی استفاده میکند که در حال افسردگی و افتادگی دیوانه اش میکند، اشاره به وضعیت نابسامان خود و شکایت از فرزندان، بهتر شدن کسالت والده عمید لشکر، یاغی گری محمد و این که نویسنده متظلمانه جلوی درشکه فرمانده کل را گرفته و خواستار اخراج او شده، خرابی حوضهای خانههای عموم و نویسنده به خاطر زمستان سخت و مخارج آن، تبریک سال جدید،...
-
۱تصویر
عریضه از طرف فاطمه، ۱۳۴۴ ق
عریضه به آقای مجتهد در خصوص اختلاف میان کربلائیه فاطمه کهنموئی بیوه زن با حاجی میر آقا آغاجچی تبریزی در مورد یک قطعه میشه[؟] قلمه راز[؟] که مابین آنان مشترک (چهار سهم مال فاطمه خانم و دو سهم مال میر آقا) است و درخواست فاطمه خانم برای احضار میر آقا و معلوم کردن تکلیف آن ها از طریق خرید سهم او به قیمت عادلانه، یا فروش سهم میر آقا، و یا تقسیم ملک
-
۲تصویر
عریضه به رئیس پاسگاه
در شکایت از مهدیه که پسر نویسنده نامه را فریب داده و به او و همسرش ناسزا گفته است.
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۰۳ ش
محتوای نامه به شرح زیر است: سلام و احوال پرسی؛ خبر رسیدن حواله ۲۷ تومانی از سوی حاجی محمد تقی تاجر دیلمقانی و دادن آن به علیه متعالیه، تقسیم آن طبق دستور مخاطب؛ حبیب الله سلطان یکصد و پنجاه تومان قرض گرفته و قرار است در سه قسط بازگرداند؛ سرمای شدید هوا رفت و آمد را محدود کرده است، نمی تواند مانند گذشته به شب نشینی برود؛ درخواست فرستادن برخی عرقیجات و داروهای سنتی برای درمان بیماریش؛ اگر از بابت منزلش شکایت دارد نزد آقا میرزا حسین خان از معارف محل رفته و از او کمک بخواهد؛ درباره ندادن جواب نامه میرزا ابوالفتح خان و رفتن محمد صادق خان و ناصر خان و امیر تومان؛ همگی مشغول تحصیل هستند؛ به دلیل...
-
۲تصویر
کارت تبریک نوروز
گزیده متن: «برادر با جان برابرم قربانت گردم، دو سال است به تبریز مراجعت نمودهاید، خدا لعنت کند مادر پدر سوخته اعظمالملوک را که [ناخوانا] را از من رنجاند. ولی بدانید که من هم تلافی نمودم هشت ماه است طلاق داده از خانه بیرون کردم و اگر چه مرا [ناخوانا] به خاک سیاه نشاند ولی فعلا نفسی براحت میکشم. خیال دارم که گرفتاریهایی که برای من یادگار گذاشته بلکه انشالله رفع نموده، افخم خان را با مادرش برداشته تبریز بیایم. عجالة بوسیله این کارت از دور روی ماهت را میبوسم. خواهش دارم عرض بندگی مرا خدمت حضرت علیه والده معظمه با تبریک عید [ناخوانا] نمایید. خدمت جناب دکتر تقی خان و همشیرههای عزیزم سلام مرا...